به نقل از خبرگزاری ایکنا، نخستین جلسه از سلسله جلسات سیری در آثار و اندیشههای شهید بهشتی با سخنرانی رسول ابراهیمی آبشور؛ نویسنده و پژوهشگر، امروز ۱۶ تیر به همت انجمن علمی دانشکده علوم قرآنی در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
من معتقدم کسانی که پیرامون شهید بهشتی صحبت میکنند و سراغ ایشان میروند افراد خاصی هستند یعنی تفکرات بهشتی تفکرات خاصی است که هر کس دنبال آن نمیرود مگر کسانی که دغدغه علوم انسانی دارند، دغدغه جامعه آرمانی دارند، کسانی که دنبال این هستند مثل شهید بهشتی شوند.مسئله این است؛ خیلی از ما و حتی خود بنده اصلا شهید بهشتی را ندیدیم. سوالی که پیش میآید این است بهشتی چه نسبتی با مسائل امروز جامعه ما دارد؟ این سوال خیلی مهمی است. نکته بعدی این است که بازخوانی اندیشه شهید بهشتی در دوران حاضر، ناظر به مسائلی که امروز به وجود آمده و نحوه تفکری که جوانان ما دارند چه فایدهای دارد و به چه کار نسل امروز میآید؟ آیا ما میتوانیم نسبت به مسائل امروزمان از اندیشههای این شهید عزیز استفاده کنیم؟ گاهی ما میخواهیم اندیشههای یک نفر را در میدان عمل پیاده کنیم و نتیجه بگیریم. آیا این چنین امکانی در مدل اندیشهای شهید بهشتی امکانپذیر است؟ اگر جواب بله است چطوری، اگر جواب بله نیست چه اتفاقی افتاده که نمیتوانیم از اندیشههای این شهید بزرگوار استفاده کنیم؟
در ابتدا دو نکته عرض کنم؛ من معتقدم در زمانه ما که مسائل متعدد وجود دارد باید اندیشههای شهید بهشتی در اختیار نسل جدید قرار بگیرد تا شاهد رشد سیاسی این نسل باشیم. اگر شما با آثار شهید بهشتی مانوس باشید ضرورت بهشتیخوانی را درک خواهید کرد. باید بهشتیخوانی در حوزه و دانشگاه باب شود و مردم آثار ایشان را بخوانند. ایشان از موضوع نماز گرفته تا موضوعات فقهی، حقوقی و سیاسی و بسیاری از موضوعاتی که جامعه ما با آنها درگیر است کتاب دارد. یک بخش از آثار ایشان آثاری است که خود ایشان نوشتند، برخی آثار هم سخنرانیها و نوشتههای ایشان است که بنیاد حفظ آثار ایشان جمعآوری کرده است. بنابراین ما با دو مدل کتاب طرف هستیم. شهید بهشتی به خاطر مناسبات و روحیاتی که داشته با گروهها و جریانات فکری مرتبط بوده که خیلی از آنها دل در گرو دین و دل در گرو اسلام نداشتند و مسائل و اشکالاتی را مطرح میکردند که امروزه رگههایی از همان اشکالات و همان سوالات را در نسل جوان میبینیم. مثلا برخی از جوانان امروز دل در گرو اسلام دارند ولی شاید دل در گرو انقلاب ندارند. شهید بهشتی با این تفکرات درگیر بوده و به آن پاسخ داده و مدل ارائه کرده است.شهید بهشتی مغز متفکر تشکیلاتی بوده. یک وقت طرف نظریهپرداز است و فقط نظریهپردازی میکند ولی وقتی به او میگویند مدل مطلوب تو کو؟ میگوید من مدل ندارم و فقط نظریهپرداز هستم. خیلی از متفکران انقلاب اسلامی نظریهپرداز هستند و مدل ارائه نکردند. شیوه شهید بهشتی تشکیلاتی کار کردن است؛ یعنی حتی در حوزه فکری مدل دارد و مشخص است از کجا شروع میکند و به کجا ختم میکند و این چیزی است که امروز به آن نیاز داریم.
ایشان با شهید مطهری دوست بود و شهید مطهری را قبول داشت و در جایی ندیدم اختلافی میان این دو نفر باشد. البته گاهی اوقات متفکرین یک اصلی را قبول دارند ولی در مورد چگونگی رسیدن به این اصل و در نحوه استدلال سلایق فرق میکند. قطعا سلیقه شهید بهشتی و شهید مطهری فرق میکرده اما در اصل مشترک با هم دعوایی نداشتند و اختلافی نداشتند. مثلا یکی از جاهایی که اختلاف بین شهید بهشتی و شهید مطهری وجود داشت درباره دکتر شریعتی است. شهید مطهری بود که شریعتی را شریعتی کرد. مادامی که ایشان شریعتی را به حسینیه ارشاد نیاورده بود خیلی مطرح نبود و این شهید مطهری بود که ایشان را به حسینیه ارشاد آورد ولی بعدا اختلافاتی میانشان ایجاد کند و حتی باعث شد شهید مطهری از حسینیه ارشاد قهر کند و برود. مرکز نشر آثار بهشتی کتابی منتشر کرده که شامل نظرات شهید بهشتی درباره شریعتی است. در آن زمان در مدرسه حقانی دو گروه شدند. آقای بهشتی در آن نقطه در کنار شریعتی ایستاد و حمایت کرد. استدلالش این بود تا جایی که ایشان را میشناسم مشکلی در اندیشه او ندیدم. بله، اشکالاتی دارد که وظیفه ما است بیان کنیم و نظر درست را به ایشان بگوییم. بنابراین نباید ایشان را حذف کرد بلکه باید مدیریتش کرد. شهید بهشتی درباره شریعتی دو سخنرانی دارد. در یکی از آنها بیان میکند من با شریعتی صحبت کردم ولی آنطور که گفتند نیست یعنی در کل نظرشان راجع به شریعتی مثبت بوده ولی برخی اشکالات را هم قبول داشته. خب شریعتی میخواسته از دریچه جامعهشناسی اسلام را تحلیل کند و قطعا جامعهشناسی که علم مدرن است با دین و گفتمانی که ریشه و اصالت تاریخی دارد تفاوت دارد و ممکن است برداشت ما ناصواب باشد. اینجا عالم دینی باید اشکال را بیان کند نه اینکه طرد کند. حرف شهید بهشتی هم همین است که نباید طرد کنید باید تصحیح کنید. به هر حال این اختلاف میان شهید مطهری و شهید بهشتی وجود داشت ولی ما اسمش را اختلاف سلیقه میگذاریم. ما امروز افرادی داریم که مخالف ما فکر میکنند. با اینها باید چه کرد؟ با اینها مناظره کنیم، مجادله کنیم، اینها را از جامعه حذف کنیم؟ اینجا است که مدل تفکری شهید بهشتی به کمک ما میآید. شهید بهشتی میگوید ما باید جذب حداکثری داشته باشیم. این همان چیزی است مقام معظم رهبری بر آن تاکید دارند. جذب حداکثری به این معنا نیست که طرف مقابل را تماما قبول دارم بلکه باید با هم گفتوگو میکنیم و راه را به طرف مقابل نشان دهیم.